سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاملاقات خدا ٰ ان تقوموا لله ٰ...
به سایت ما خوش آمدید
یادداشت ثابت - پنج شنبه 92 اردیبهشت 6 :: 12:16 صبح

 

 

دل نگاره ای ناقابل از بنده به مناسبت روز جوان تقدیم حضرت علی اکبر


چقدر همهمه، شادی، چقدر شوق نگاه/

و جنیان و ملائک رسیده اند از راه

تنیده کوچه و بازار شهر صوت اذان/ 

رسیده میوه ی مولا، مبارکت ای شاه

نگاه اول  و در دست می برد بالا /

سلام حضرت بابا، شبیه صورت ماه

نزول سوره ی طاها، شکوفه ی خاتم/

سلام شبه پیمبر ، وخیر خلق الله 

تو را چه نام گذاریم غیر نام علی/

که پور حیدری و  ناز ساحت درگاه

رخت محمد و نامت علی، چه تمثالی/

تمام لشکر بابایی و امیر سپاه

جمیع خیل گدایان ، به شوق امده اند/ 

کریم ابن کریمی به حاتمی تو پناه

بگیر دست مراهم که چشم آلودست /

بگیر قلب و خیالم خزیده سمت گناه

تو اوج و فوق سخایی چو تکه های تنت /

حراج عشق خدا داده ای بروز سیاه)




موضوع مطلب :

جمعه 94 خرداد 8 :: 3:54 عصر

سروده شده 10 دی ماه 1393 بمناسبت تشکیل جلسه ی

شعر خوانی (هشتمین مصرع) کانون امام رضا(ع) شهر خمام

 

شبیه صورت ماهی که آفتاب ندیده/

فقط برای خیال من آفریده تورا

دلم هوای شکستن ، پر زدن دارد /

طلوع کن سحر عشق ، دل تپیده تورا

به روی خاطره هایم نشسته گرد و غباری/

که دست خاطره هایم فقط کشیده تورا

میان بارش باران، سکوتِ صحنِ قدس /

چه آشناست، چه زیباست ، خواب دیده تورا

صدای صوت اذانت ، نوای نقارست /

تمام صحن و سرایت، رضا، تنیده تورا

لبم همیشه به لکنت رسید وقتی که /

کنار پنجره فولادتان دمیده تورا

رضا رضای مرا یا ابالحسن لطفی/

برات کرب وبلا کن ، قسم رسیده تورا

 




موضوع مطلب :

چهارشنبه 93 دی 10 :: 5:37 عصر

))سروده شده آذر 1393 بعلت جوشش ذوقم از دیدن مصرع اول از بیت اولم که سروده  یکی از دوستان شاعرم جناب فلاحی میباشد.

ویران به نگاهت دل صد لیلیِ مجنون )) /

آغوش تو برکوه زند تیغ فنا را

شوریدگی ام را به دوعالم نفروشم /

ساقی تو بریز از قدحت جام بلا را

راهیست که باید بروم، نیست خیالی/

فالم به تو افتاده ،فلک خوانده قضا را

آرام بگو راه رود عشوه  نریزد /

صد قافله گم گشته دمی دیده هما را

ایمان منو دین من از چَشم تو وا شد/

این سلسله پاشید برآرید ندا را

آرام ندارید ،اگر عشق ندارید /

 

این قافله جاریست بیابید صدا را...




موضوع مطلب :

یکشنبه 93 آذر 9 :: 8:42 عصر




موضوع مطلب :

دوشنبه 93 خرداد 5 :: 1:3 صبح

"مقایسه نظـام اسلامـی بـا رژیم شـاهـ در کلام امـام "
خطـای شـاهـ پـای خودَش بـود، خطـای مـا پـای اسلام!
-------------------------------------------------------------------------
اگر مـا در +رژیم سابق+ یکـــ خطائـی مـی کـردیـم«پـای اسلام» حسابـــ نمــی شـُد
نمـی گفتند +دولت اسلامی+ می گفتند +دولت طاغوت+.
امروز +خوف+ این استــــ در +خارج+ بگویند ایــن نظـام اسلامـی هـم مثـل سابـق استـــ
همان طوری استــ کــ ه سابــق می‌ریختند توی خانــ ه مردم
+آخوندها+ کار همان +سرهنگ سابق+ را می کنــند
+پاسدار اسلامش+ مثــل +ساواکیها+ عمــل مـی کــند
+دادگاهــش+ مثــل همـان +دادگاههـای طاغـوتـی+ استــــ و هکـذا.
+این مصیبتــــ استــ+ برای ما که +اسلاممان+ درمعـرض ایــن استــــ کـــ ه :
«دنیا» بـــ ه آن پشتــــ بکـُنـد و بـا اعمـال مـا دفنـش کنـند.

(صحیفه امام، جلد 8،ص409)




موضوع مطلب :

شنبه 93 فروردین 23 :: 2:48 عصر

 

بخوان که عاشق این لحظه های دلبریم/

تواولین غزلم، شاه بیت آخریم

منم غزال شقایق پرست مینو چشم/

تویی تمام نفسهای عمر شاعریم

شب سیاه نگاه تورا خریدارم /

خمار مانده ام امشب بیا که بستریم

چو پادشاه شکست خورده در غل و زنجبر /

تو داغ بردگیت را بزن به سروریم

کنار آمده ام با تو با صدای سکوت/

میان چشمه ی گیسوی خود نمیبریم؟

امان از آن نگه اول نظر بازی/

که من اسیر همان یک نگاه سرسری ام




موضوع مطلب :

جمعه 92 اسفند 23 :: 11:20 عصر
گردان پشت میدون مین زمین گیر شد.

چند نفر رفتن معبر باز کنن، 15 ساله بود.

چند قدم که رفت، برگشت، گفتند ترسیده!

پوتین هاشو داد به یکی از بچه ها و گفت:

تازه از گردان گرفتم، حیفه! بیت الماله!

و پا برهنه رفت



موضوع مطلب :

جمعه 92 بهمن 18 :: 6:10 عصر

سروده شده در شب جمعه 27 دی 1392

صحرا به صحرا تا به کی عزم سفر داری/

تنهای تنهایی و راهی پر خطرداری! 

دلگیرم از دست خودم مولای خوبی ها/

درگیر دنیایم تو عبدی بی ثمر داری!

دنیا چرا چنگال خود را برنمیداری/

ای شامگاه خستگی میل سحر داری؟

آقا چرا این جمعه ها پایان نمیگیرد/

وقتی که از شوق شقایق ها خبر داری!

لیلای من،شیرین من ای یوسف ثانی/

ای هفت خان عاشقی،عشقی شرر داری!

چندیست فکرم بی هوا شعری نمیگوید/

بی شک شما بر نظم افکارم نظر داری!

یک جان ناقابل که دارم نذرتان آقا  /

معشوق دلها ,جان فدای خیره سر داری!

اما فقط این جمعه نه, دربی سرخابیست/

تنهای تنهایی و راهی پر خطر داری!




موضوع مطلب :

جمعه 92 دی 27 :: 6:10 عصر

سروده شده در  شب آخر صفر به مناسبت پایان دو ماه نوکری ابا عبدالله(ع)

شصت شب میگذرد مست سبوی یاسم 

مرحم خستگی مادر خیرالناسم

شصت شب روضه ی عباس شنیدیم ولی

باز هم تشنه ی طوفان دم عباسم 

شصت شب باب حوائج دم عیسایی زد

سرخوشم ، هیاتی ام ، حاصل این انفاسم

شصت شب زندگی ام نذر ابو فاضل شد

صاحب زندگی ام بود  کرم نشناسم

شصت شب رفت خدا پشت وپناهت زینب

اینچنین نیست که من نوکر بی احساسم




موضوع مطلب :

پنج شنبه 92 دی 19 :: 11:7 عصر
1   2   >   
درباره وبلاگ


پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 17
  • بازدید دیروز: 3
  • کل بازدیدها: 185917
فرم تماس
نام و نام خانوادگی
آدرس ایمیل
امکانات دیگر

 ذکر روزهای هفته